رسیدن به خداوند منحصر در یک راه و طریق نمی باشد، بلکه راه های متعدد و فراوانی برای رسیدن به حق وجود دارد که هر کس از یکی از آن راه ها می تواند به خداوند برسد. به طور کلی راه های رسیدن و شناخت خداوند، سه نوع است: الف- راه دل یا راه فطرت. ب - راه حس و علم یا راه طبیعت ج- راه عقل یا راه استدلال و فلسفه کسانی که از طریق فطرت و راه دل قصد رسیدن به خداوند و معرفت پروردگار را دارند، آنها نیز راه یکسانی را نمی پیمایند، آنها هر کدام به حسب نوع استعداد و ذوق و حالات درونی خویش راهی به سوی خداوند می پیمایند و سلوک خاصی دارند. نوع استاد و مشرب و ذوقیات او نیز در تبیین این راه نقش فراوانی دارد. عده ای با ذکر و عده ای با فکر این راه را طی می کنند. گروهی اهل محبت به خداوند و دسته ای اهل خوف از خدایند. عده ای در متن جامعه به سلوک مشغولند و گروهی میلشان به انزوا و گوشه نشینی بیشتر است. گروهی مظهر جمال حق و جمعی مظهر جلال اویند. البته این بدین معنا نیست که هر کس هر روش و طریقی را که انتخاب و اختیار نماید، کار و برنامه اش مورد تأیید و امضا می باشد. عده زیادی از کسانی که ادعای معرفت و سیر و سلوک دارند، روح عمل و برنامه و کارشان با روح شریعت مقدس ناسازگار و گاهی در تضاد کامل است. کسانی که ادعای عرفان دارند ولی به ظواهر دین و شریعت عمل نمی کنند و برای آن ارزشی قایل نیستند، با روح عرفان و توحید و معرفت بیگانه اند و گاهی هواپرستی و خودنمایی و مرید پروری را با توحید و خداپرستی اشتباه می کنند و هوا را به جای خدا می پرستند. باید عرفان ناب را از قرآن کریم و آیات توحیدی آن و خطبه های نورانی و پرمحتوا و آکنده از توصیه خالص نهج البلاغه و صحیفه سجادیه گرفت. نمونه های صادق معرفت و عرفان در زمان ما بزرگانی چون امام خمینی، علامه طباطبایی و حضرت آیت الله بهجت می باشند که کمال تعبد و پیروی از شریعت را در همه جنبه های آن داشته و دارند و عرفان خود را از سرچشمه زلال و زاینده قرآن و سنت گرفته اند. قرب به خدا دارای مراتب بی شماری است و هر انسان مؤمنی دارای مرتبه خاصی از قرب است و کامل ترین و بالاترین مرتبه آن از آن پیامبران و به ویژه آخرین پیامبر خداوند، حضرت محمد(ص) و خاندان و اهل بیت پاک او می باشد. بزرگان فرموده اند: در سیر و حرکت به سوی خداوند و در قرب به او «طفره» محال است یعنی امکان ندارد بدون طی کردن مراحل و منازل و مراتبی که در این راه وجود دارد به مرحله و مرتبه و منزل بعد وارد شد. البته گاه می شود که بعضی از مراحل به سرعت طی می شود و انسان سالک در اثر انجام عمل خالصانه ای مثل ایثار و احسان و عبادت خالصانه و خدمت به پدر و مادر و دستگیری از انسانی افتاده و محتاج و حتی خدمت به حیوان گرسنه ای مثل سگ و گربه و نیز آب دادن به گیاهی پژمرده، جذبه و کشش معنوی خاصی در او ایجاد می کند که مراحل و منازل قرب را به سرعت طی می کند و وارد مرحله منزل بالاتری می شود به گونه ای که خودش نیز متوجه نمی گردد ولی گاهی طی مراحل و پیمودن منازل، به تدریج و گام به گام است و منازل یکی پس از دیگری پشت سر گذاشته می شود که اصطلاحا به آن سیر و سلوک می گویند. به هر حال بندگی و سیر و حرکت در راه خداوند نیز قوانین ویژه خود را دارد و چون حرکت از پایین به بالا و از نزول به صعود است تا مراحل قبل پیموده نشود ممکن نیست وارد مرحله بعد شد. معنای راه میانبر همان انجام اعمال خالصانه و خداپسندی است که به سیر انسان سرعت و شتاب زیادی می بخشد و انسان مراحل را به سرعت می پیماید ولی این که کدام عمل چنین اثری را دارد، این بستگی کامل به انگیزه و نیت و خلوص انسان در عمل دارد. گاه می شود دو نفر یک نوع کار و عمل را انجام می دهند ولی اثر و نتیجه آن تفاوت فراوانی با هم دارد با این که شکل و ظاهر آن عمل در هر دو یکسان و مشابه است ولی چون نوع نیت و خلوص و انگیزه در این دو فرد مختلف است، اثر و نتیجه آن نیز گوناگون است و از اینجاست که نقش نیت در جهت دادن و اثر بخشیدن به کارها و اعمال روشن می گردد. باید دانست که چون آثار اعمال برای ما روشن نمی باشد و ما نمی دانیم کدام عمل نیک ما را به قرب الهی نزدیک تر می سازد باید از هیچ کار خیر و شایسته ای فرو گذار نکنیم و هیچ کار خیری را کوچک و ناچیز نشمریم، چنانچه روایات فراوانی در این باره داریم و انسان مؤمن زیرک از هر عملی برای رسیدن به قرب الهی استفاده شایان می کند. |